عید غدیر همیشه براے ما متفاوت بوده
از وقتی یادم هست
از بچگی
عید غدیر ها میزبان مهمون هاے مولا بودیم
از چند روز قبل عید غدیر مشغول خونه تکونی و خرید کردن و
بسته بندی کادوهای عید غدیر و ...
شب عید غدیر تا آخر شب مشغول بودیم و هیچ وقت نمیشد تو مراسمی شرکت کنیم
روز عید غدیر هم که انقدر از صبح مهمون میومد تا شب
که شب از خستگی جنازه بودیم...
اما قدر ندونستیم
قدر ندونستیم و توفیق ازمون سلب شد ...
از دو سال پیش که رفتیم قم و روز عید رو کنار صاحب الزمان تو جمکران بودیم
و چقدر برامون سخت بود که بعد این همه ساااال مهمون های مولا نیومدن
پارسال هم فقط بعد از ظهر به بعد مهمون داشتیم
امسال هم که ....
چقدر حالِ این خونه بده مولا
چقدر این روزها سخته
چقدر دلم غمگینه
چقدر ما بیچاره ایم بدون شما
ما رو دور ننداز آقا
ما رو ببخش آقا ...
💔😔
زائرها لباس های سفیدشون رو آماده کردن
براے فردا
زائرهاے حسین ات
رسم دارن دعای عرفه رو زیر آفتابِ بین الحرمین بخونن
به یاد اربابشون
بعد کنارِ ضریحش
نوای اللهم لبیک سر بدن
عاخ که چه دلبری میکنن ازت
کنار حسین باشن و اسم تو رو صدا بزنن
بعد میخوای اول به اونها نگاه نکنی
ولله که کربلای حسین ات
از خونه کعبه با صفا تره روز عرفه
ولله که حق داری عاشق حسین ت باشی ...
چه کربلایی میشه فردا
جای ما خالی
.
بسم الله ...
هوالمعبود.
امشب شب عرفه ...
پرده خونه خدا رو عوض کردن
نگو توی این شبا نمیدنی من چیه دردم ....
خدا
خدایی که بزرگی و بزرگی کردن بلدی
خدایی که فرا نگاهت اول به زائرهای کربلای اربابه
منم پارسال عرفه کربلا بودم
من و یادت میاد
با همه دردهام بدونِ هیج حاجتی اومدم در خونه حسین ات
من که ازت چیزی نخواسته بودم
خودت دادی
هر چی بوده خودت خواستی ...
اوس کریم
مشتی
ما رو دیگه اینجوری امتحان نکن
ما از همین الان رفوزه ایم
ما ورشکسته ایم
ما زمین خورده ایم
عاخه زمین خورده زدن نداره
لا تودبنی بعقوبتک
آخدا ....