نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم


♥ اَلسَّلامُ عَلیــکَ یــا بَـقیـَــهَ الله فی اَرضِــه ♥

از خـــدا
فقــــط تــــو
برای زمیـــن
باقــــی مانـــده ای
بـرگـــــرد ...

بایگانی

بر سیلِ اشک خانه بنا کرده ام ولی...

بسم الله... 


شب هشتم ؛

        هر کجا مینــگرد جسـم تــو را میبیند... 


باید کنار پیــکرِ بی جانِ علی اکبـــرت 

کنارِ جسمِ خسته ی شما 

وقتی جـــوان از دست داده اید 

وقتی ثمره و حاصل زندگیتان

جلوی چشمتان پـرپـر میزند 

مُــــرد

باید همانجا جـــان داد... 

پس چرا من هنوز نفس میکشم ارباب؟؟ 

         اِرباً ِاربــا شده چون بــرگِ خـــزان میریزی

                  کاش میشد که تـــو با معجزه ای برخــیزی... 



  • نون والقلم

نظرات (۱)

  • عــ ـاکـ ـف ...
  • علی جان ....
    کنار پیکرت جآن داده بودم ....
    ولی زینب رسید و زنده ام کرد ..........
    پاسخ:
    گفت پیغمبر حسینم هست کشتی نجات
    بادبان و محور و سکان و لنگر زینب است... 

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">