بشکست اگر دل من، به فدای چشم مستت...
- جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۸ ق.ظ
هوالمعــشوق...
نفسم سـرد ، دلم خــون، ببـین حال مـرا
حـرمم دیـر شد اربـاب، تــو دریـاب مـرا...
1. گفــت :
سوخــتن رسمِ کربـلا رفتـن است.
ایـن روز ها
آتــش بازی راه انداخته ای
در دلــم.
*****
2. برای هر دردی درمـانی است
درمانی از جنسِ همان درد
دردِ عشق را درمان،
فقــط وصال معشــوق است.
برای درد اگر دوا گذاشته اند
دوایِ دردِ مـرا، کربـلا گذاشته اند...
باشد، قبــول...
راضی ام به رضایِ تو
اگر یــار تویی
جــان تویی
معــشوق تـویی
هر چه تــو بخواهی همان است
نعم الرفـــیق
من میمانم و خاطرات سفر
میمانم و با دلِ تنگ
با اشکِ چشم
مسافرانت را بدرقه میکنم
حق داری راهم ندهی
من کجا و بهشت تو؟
بهشتِ من همین جاست
همین سینه
همین دل
همین هیٱت
هر جا که پُــر است از یــاد تــو
نـامِ تــو
بهشتِ من آنــجاست...
+ شب جمعه حــرم یار....
حسین را عشق است
+
راهیان کربلا
سفرتان بی خطر
پُــر از عشق
التماس دعا...
روزیت دوباره کربلایی
التماس دعا