خیال تو مرا بیخیال عالم کرد...
- پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۵۵ ب.ظ
بسم الله...
هو المعشوق
تنها به یک سلام زیارت نصیب شد
این خانه دل است که اکنون مزار توست...
گاهی باید چشم ها را بست
باید خیال کرد؛
در خیالم با پای برهنه
بین الحرمین را قدم میزنم
می آیم و درست روبروی گنبد
همانجا که پرچمت تکان میخورد
همانجا که به زاىرانت نگاه میکنی و لبخند میزنی،
می ایستم و سلام میدهم.
در خیالم همیشه بوده ای
همیشه هستی
ارباب مهربانم....
***
بیایید و یک امشب را خیال کنیم کربلا هستیم.
من و سالها جست و جویت حسین جان
من و منت گفت و گویت حسین جان
من عادت ندارم شبی بی تو باشم
من و سجده بر خاک کویت حسین جان...
- ۹۴/۱۱/۲۲