شکسته است دلم مثل پهلویت...مادر
- شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۲۶ ب.ظ
بسم الله...
هوالمحبوب.
1.
روضه خون
روضه رو خوند...
مداحی
سینه زنی
دعای آخر جلسه...
خیلی ها رفتن
مجلس خلوت شد
اما روضه خون تازه روضه خوندنش گرفته بود
تازه از همه جا بوی مدینه اومد
تازه انگار راهمون داده بودن به
غربت لحظه های آخر خونه ی علی...
روضه خون روضه میخوند
ما هم کنار پیکر نیمه جونت
مادر...
****
2.
میدونم هوای همه رو داری
اما
اونی که تا ته روضه میمونه
اونی که روضه تموم میشه
هنوز دلش شکسته و اشکاش میاد
اونی که هنوز آروم نشده و بیقراره
اون یه دردی داره که فقط با نگاهت... نه
باید با دست های مجروحت
باید با سینه ی شکسته ت
باید با نوازش مادرانه ت خوبش کنی...
آرومش کنی.
****
3.
روضه خون
دعا کرد
به بیمار علی که امشب شب آخرشه
به غربت علی که بالای سرش نشسته
به بچه های مادر از دست داده
به علی که عشق از دست داده
یار از دست داده
به بی کسی علی....
آه
آه از دمی که رفت و به سینه ام بازگشت
آه از جانی که در گلو ماند
آه از قلبی که هنوز می تپد
آه از دلی که بعد از روضه ات
دیگر دل نمیشود
مادر...
یازهرا
گرچه صبح آمد ولی دیشب میان اشک ها
در فراسوی خیالت همچنان جا مانده ام...
- ۹۵/۱۱/۲۳