زِ دست ِ عشــق بہ جــز خیــر برنمےآید...
- دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۳۹ ب.ظ
بسم الله...
هوالمحبوب .
حسِ خوبیه
بدونِ اینکه بدونی
زیارت برات نوشته باشن و
تو روزایی که به نام عزیز دردونه های امام کاظم
همه جــا غرق شادیه
ناخودآگــاه پاهات راهِ حــرم و پیش بگیره و
یه زیارتِ دیگه قسمتت بشه...
طلبیده شدن
خدمتِ امام و امامزاده
بهترین حس دنیـــاست....
هر چقـــدر خواهش ڪردم
فایده اے نداشت
قبول نمےکرد کارم رو انجام بده
لحظه ے آخــر
ناخداگـــاه ناچار شدم و گفتم
به خاطرِ امــام رضا
بدون اینکه حرفی بزنه
سریع رفت و کار و انجــام داد
اشک تو چشام جمع شده بود
به سختی جلوے خودم گرفتم
گفت من نوکر آقام هم هستم
گفتم براتون دعا میکنم اونجــا
با اینکه امروز کارم انجام نشد
اما خستگی به تنم نموند
وقتے اسم امامم و آوردم و
اونجوری کمکم کــــرد....
حاشا بہ ڪرمت
اگه راهم بدی تا حرم و
قسمت بدم به مادرت و
روم و زمین بندازے و
دست خالی برم گردونے
ڪہ تو هیچ وقت دست خالی
هیچ کس و از در خونه ت رد نکردی...
- ۹۶/۰۵/۰۹