دارالشفــاء
- يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ب.ظ
بسم الله...
هوالمحبوب.
باب الجــواد
باب المرادِ ماست
وقتی جوادت را واسطه ے بین خودم و تو میکنم
و همیشه
جوانی ام را
به جوانی اش قسم داده ام...
باب الجواد
باب امید است
راه نجات است
حتی فکرِ نا امید و
دستِ خالی برگشتن از این در گناه است .
اما
دل است دیگر
گاهی در نگاه آخر
لحظه ے آخر
بعد از تمام آن دعاها و ثناها
بعد از تمام آن واسطه فرستادن ها و قسم ها
هنگام سلام آخر
چشم در چشم گنبد
درست در خروجی باب الجواد
با تو نجوا میکند :
اینجا که دارالشفاست
اما
در مریض خانه ها هم
یا مریض ها را خوب میکنند
و یا جــواب
دلــم را منتظر نگذار
اگر خوبش نمیکنی
جوابش کن...
زیر لب نجوا میکند و
با چشم خیس
راهش را میگیرد و
میرود...
- ۹۷/۰۵/۱۴