بابا حیــدر ❤
- دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۵۲ ب.ظ
بسم الله ...
هوالمحبوب.
از نجف
همیشه زود راهی میشیم به کربلا
نه اینکه هر کی نجف میره
حتما ڪربلا هم میره
نه اینکه نجف به کربلا نزدیک باشه ...
نه ...
که دعاے مولا
که نگاهِ مولا
دستامون و میگیره و
بدرقه میکنه تا کربلای حسین اش ...
مگه میشه روبروی ایوون طلای بابا زانو بزنیُ
تو آغوشش گریه کنیُ
بهت یه کربلا نده وُ
آرومت نکنه ...؟
بابا بهتر از هر کسِ دیگہ اے
هم درد بچه ش رو میدونه و
هم درمونش رو ...
بعدِ شب هاے قدر
این برای دومین بار بود
وقتی حسابی دلم گرفته بود
با مداحی بابا حیدر سید مجید گریه کردم و
به خودت متوسل شدم و
به آغوشِ پدرانه ت پناه آوردم
و عینِ هر دوبار
همون شب
وقتی خوابیدم
خوابِ کربلا دیدم
و گاهی اوقات
برای یه دلِ بیقرار
برای یه جانِ نا آروم
چقـــدر حتی خوابِ کربلا دیدن شیرینه
چقدر کربلایی که تو به آدم میدی شیرینه
بابا حیدر
شما خوب میدونید
که هیچ چیزی به جز کربلای حسین ات
مرهمِ این قلبِ خسته نیست.
جونم فدات بابا
دورت بگردم ارباب
فقط دو ماه گذشته و من
یه دنیـــا دلتنگتونم 💔
- ۹۸/۰۳/۲۰
طعم شیرین
از حرم بابا حیدر
تا حرم ارباب حسین
در اربعین نصیبتون ...