اشک میریزم و یقین دارم که تو از حال من خبری داری ....
- يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۴۶ ب.ظ
بسم الله...
هوالمعشوق.
تا حالا هیچ وقت اینجوری گریه نکرده بودم
گریه به حال خودم
به بیچارگیم
با دل شکستگی
گفتم هیأت حرمه
درست مثل لحظه اولی که وارد بین الحرمین میشم
تا نگام میفته به گنبدت
آی زار میزنم...
گریه کردم
گریه کردم
گریه کردم تو آغوشت
گفتم هیأت حرمه
گفتم گریه میکنم و آروم میشم
درست مثل لحظه ای که چشمم میفته به ضریحت
تو آغوش میگیرمت
و بعد همه دردهام یادم میره ...
گریه کردم
گریه کردم
تا لحظه آخر گریه کردم
خسته
درمونده
دلشکسته
گفتم چی میخواد درست شه
من بیچاره ام
بیچاره ترین که فقط تو رو دارم
گفتم یه کاری کن از فردا شب
گریه هام برای تو باشه
نه خودم ...
گریه کردم
نگام کردی
خریدیم
مثلِ همیشه
حسین جان ❤
- ۹۸/۰۶/۱۰