نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم


♥ اَلسَّلامُ عَلیــکَ یــا بَـقیـَــهَ الله فی اَرضِــه ♥

از خـــدا
فقــــط تــــو
برای زمیـــن
باقــــی مانـــده ای
بـرگـــــرد ...

بایگانی

أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّ دار و ندار این گداست...

بسم الله...

هوالمعبود. 


ماه رجب، ماه خداست 

اما انگار

رجب را سند زده اند به نام علی(علیه السلام)

رجب سرشار شده از بوی نجف

رجب سرشار شده از عطر علی  

 انگار خدا

یا علی را سند زده به نام خودش

یا خودش را سند زده به نام علی 

جوری که علی را بدون خدا 

و خدا را بدون علی 

هرگز نمیتوان تصور کرد....

   نه خدا توانمش خواند،  نه بشر توانمش گفت 

               متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را.... 


هادی دلم...

بسم الله... 

هوالمحبوب. 


دلم و با هزار امید 

راهی کرده بودم برای پابوسی

برای زیارت

بی خبر از براتی که امضا نشده بود و 

باز هم سهم دلم دوری از سامرا بود.

دل شکسته م رو اونشب 

با زیارت ارباب آروم کردم 

اما حالا... 

نه سامرایی دارم و 

نه کربلایی

حالا دل تنگ من 

دخیل تصاویر زنده ی حرم شده است

به امید نگاه مهربان و میهمان نواز شما

تا آرام کنید

تمام دلتنگی ها و بیقراری هایش را.

  ❤ ایها الهادی النقی

     یابن رسول الله...❤

     دم میزنم من از تو امام غریب ها

          فرمانروای بی کس شهر غریب ها

     تو با حسین فرق نداری فقط کمی 

         نامت غریب مانده میان غریب ها.... 

    

لیلة الرغاىب...

بسم الله... 

هوالمعشوق. 


1.

کربلا نیستم امشب 

اما

تسبیح کربلایت را

در آغوش کشیده ام

مدام 

تو را آرزو میکنم

  یا حسین...


2.

مثل تمام شب های جمعه ی حرمت

 شب عجیبی است امشب 

خواب به چشم ها نمی آید

انگار خدا میخواهد

امشب را تا سحر 

بندگی بندگانش را

به تماشا بنشیند...


3.

به خودم قول داده ام

جز برای ظهورت دعایی نکنم

امشب تا همیشه 

تنها آرزوی من تویی

اما 

تو برایم دعا کن

برای من

که سخت محتاج دعای توام

    یا صاحب الزمان...



بهار دلم...

بسم الله...

هوالقاىم. 

❤ السلام علیک یا ربیع الٱنام ❤

1.

همه جا حرف از بهار است 

مگر تو آمده ای و

من خبر ندارم؟؟ 


2.

بعد از این بهار هم

زمستان است 

تا تو نیایی هیچ فصلی بهار نیست

تا تو نباشی 

تمام فصل های دلم زمستان است.


3.

عید واقعی 

دیدار روی ماه شماست 

دل زمستانی ام

هوای بهار کرده است 

نمی آیی 

بهار دلها؟ 

نمی آیی 

آرامش روح و جانها 

نمی آیی 

قرار تمام بیقراری ها

نمی آیی 

بهار دلم؟ 


     اللهم عجل لولیک الفرج


شب میلاد دلبرم باشد...

بسم الله...

هوالمحبوب. 


و برای میلاد تو

خدا خودش شعری سرود 

شعری زیبا تر از 

تمامی شعر های دنیا...

 ❤ انا اعطیناک الکوثر... ❤


بسم الله...

هوالمحبوب.


و عمق عشق 

هیچگاه فهمیده نمیشود 

مگر در زمان فراق... 

❤❤❤❤

سلام امام مهربانم

برای تو مینویسم

برای تو که دوری و دلتنگی ات

اینگونه بی تاب و بی قرارم کرده است.

و در تمام سالی که گذشت 

دلتنگی حرم ات را 

به آغوش کریمانه خواهرتان سپردم و 

حالا دوباره 

سهم این دل بیقرار

نگاه مهربان امام رىوفش شده است

تا تلخی تمام این روزهای فراق را

با شیرینی وصالش پایان دهد.

و من با کوله باری از عشق و دلتنگی

با کوهی از غم و درد دوری 

به پابوس تو می آیم

به پناه آغوش امن و مهربانت

حضرت سلطان، 

مونس روح و جان.

آرام کن به جامی شور و نوای ما را 

سلطانی و دم ات گرم، داری هوای ما را... 


جای خالی مادر...

بسم الله... 

هوالمحبوب. 


مادر 

بیمار باشد 

در بستر باشد 

اما در خانه باشد.

جای خالی ات را بگو

چگونه تاب بیاوریم؟

چه کنیم 

با این همه بغض و دلتنگی 

 مادر...

  حال و هوای خانه ی علی را امشب

    هرکه مادر ز برش نیست فقط میداند...


چگونه مرگ یک مادر چهل تن متهم دارد؟

بسم الله...

هوالمحبوب.


گفت فاطمیه با محرم خیلی فرق داره

فاطمیه داغش سنگین تره 

شدیتره 

دردناکتره...

کربلا امام حسین و یارانش

 تو میدون جنگ بودن 

تو میدون جنگ هم انتظار هر چیزی هست

اما مادر ما رو بی هوا پشت در... 

مادر ما بی سلاح بین چهل تا حرومی نامرد

مادر ما جوون

مادر ما باردار

مادر ما برگ گل یاس

آه

آه از نفسی که به سینه رفت و بازگشت 

آه از این قلب که هنوز میتپد

آه از تنی که برای تو نمرد و

جان نسپرد مادر...


یازهرا

 همه ی زندگی ات را به امامت دادی

     از زمین خوردنِ تو، پرچمِ حیدر بالاست.


زینب مدام خیره به "در" گریه میکند...

بسم الله... 

هوالمحبوب. 


قاضی دادگاه خانواده 

رو به مرد گفت

اصلا زن ها رو که نمیزنن 

زن ظریفه 

حساسه

ممکنه یه سیلی 

پرده گوش زنی رو پاره کنه...

     ***

تمام حرف هاش روضه بود 

وسط جلسه دادگاه دنیا رو سرش خراب شد

زنی که برگ گل یاسه

ضربه سیلی اون هم با دو دست 

چشم هاش و تار میکنه... 

قامتش رو خم

راستی کدوم زنی با سقط جنین 

از دنیا رفته که 

مادر ما...

مصیبت بیشتر از این حرف ها بود 

چی به سرت آوردن 

که تو جوونی 

تو 18 سالگی 

سه ماه بستری شدی و بعد...

نه 

مصیبت بیشتر از این حرف ها بود 

یه سیلی و یه سقط جنین 

جوونمرگ نمیکنه کسی رو...

😭😭😭

خاک آدم که سرشتند، غرض عشق تو بود...

بسم الله...

هوالمعشوق. 


وقتی یه دنیا درد و

به عشق 

یه لحظه نگاهش تحمل میکنی

به شوق دوباره دیدنش 

دوباره تو آغوشش گریه کردن و 

آروم شدن و 

دوباره براش از همه ی حرف ها گفتن... 

وقتی همه ی زندگیت و گرفت

وقتی صبح و شبت شد

وقتی تنها رفیقت شد 

وقتی از پدر و مادرت برات عزیزتره 

وقتی بدون اون نمیتونی نفس بکشی

وقتی بدون اون نمیتونی آروم نمیگیری 

یعنی واقعا عاشقش شدی.... 

اونم معشوق بودن و خوب بلده 

ارباب بودن و خوب بلده. 

همیشه هوای دلت و داشته

همیشه زخم های دلت و رفو کرده 

همیشه... 

انقدر خوب بوده که 

نتونستی بعد از دیدنش 

بدون خودش 

بدون خیالش

بدون عکس حرمش

حتی یه لحظه هم دووم بیاری...  

حالا با همه وجودم حس میکنم 

درد ها رو دادن که پی درمون بگردی 

که بری کربلا و

از خودش

از نگاه مهربونش 

دوای همه بیقراری های دلت رو بگیری 

حالا

 همه ی دردها رو 

به شوق نگاه دوباره ت

به جون میخرم 

ارباب.

  قصه ی عشق از آنجا شروع شد که خدا

             عشق یک بی کفن انداخت میان دل ما....