بسم الله...
هوالمعبود.
سه:
کربلا رفتن
به شکستن دلی و
سوز اشکی است
حتی اگر نگویی و به زبان نیاوری
آنان که باید
از حال دلت خبر دارند و
اجابتت میکنند.
با خودم میگویم
خدایی که اینچنین
به دل شکسته ی بنده اش نظر دارد
مگر میشود نداند که چه میخواهم؟
مگر میشود نیازم را ندانی و
بی نیازم نسازی؟
مگر میشود دردم را ندانی و
درمانم نکنی؟
تو که به اندازه ی کشیدن آهی
به دل من نزدیکی
مگر میشود صدایم را بشنوی و
اجابتم نکنی؟
نه باور نمیکنم
نمی شود...
دل به تو میسپارم و آرام میگیرم
اگر نمیخواستی و نمی بخشیدی
مرا به کربلای حسین ات نمی فرستادی
دل به تو میسپارم و
آرام میگیرم
به تو که میدانم مرا رها نخواهی کرد...
الهی و ربی من لی غیرک؟
بسم الله...
هوالمعشوق.
چهار :
و چه شیرین است
تمام دردهای دنیا
اگر قرار باشد حتی
تمامشان را به جان بخری
تا روزی فرا رسد که برای درمان
حضرت معشوق میهمان نواز
تو را به کربلایش ببرد
و اگر پایان تمام شب گریه ها و بیقراریها
نگاه مهربان تو باشد
باید تمام دردهای دنیا را
به شوق آن لحظه ی زیبا
آرزو کرد....
درد ما چیست؟ عاشقی... مستی
ای که درمان دردها هستی....
اینکه لطفت نکرده تا امروز
درد ما را دوا..... خدا را شکر
بسم الله...
هوالمعشوق.
پنج:
این همه حس ناباوری و دلشوره
از محبت و رفاقت شما نیست
که شما بار ها مهربونیت و ثابت کردی
انقدر که هر کسی با گوشت و پوستش
حسش کرده.
اما
از شرمندگی و بی لیاقتی خودمه
که سرم و نمیتونم بالا بیارم
که باورم نمیشه
که بهت زده ام و دلنگران
که نکنه خواب باشه
نکنه نشه...
که چی شد دوباره
نگاه مهربونت نصیب من شد و
دوباره خریدی و
دوباره گرفتار ترم کردی...
مارا کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد که دلتنگی ات مرا
از هرچه غیر تو بیزار کرده است....
بسم الله...
هوالقاىم.
شش:
گفتم به جز دعا برای فرج
و سلامتی شما
دعای دیگه ای نمیکنم
اما شما که از دل من خبر داری
خودت برای حال دلم دعا کن
***
برام دعا کرد و
دعاش به اجابت رسید و
حالا روز تولد خودش
کنار ارباب بودن و
بهم هدیه دادن
و چی بهتر از این هدیه
میتونه حال آدم و خوب کنه؟؟
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
بسم الله...
هوالمحبوب.
هفت :
مثل بچه کوچیک ها
که تا عیدیشون و نگیرن
چشم میدوزن به دست های صاحب خونه،
هر چند دقیقه یکبار
زل میزدم به گنبدش و
میگفتم
یا امام رضا جان
عیدی من یادتون نره ها
عیدی من کربلا
من و سال نویی دست خالی ردم نکنیدا
انقدر گفتم و گفتم
که زودتر از اونچی که فکرش و میکردم
عیدیمو گرفتم
باید حدسش و میزدم
از همون وقتی که غذای حضرتیش قسمتم شد
که خواستم رستورانش ببرتم و برد
باید حدسش و میزدم
که آقا خیلی زود ازم راضی شده و
براتم و داده
اونم چه براتی
بهترین و بزرگترین عید سال
بهترین جای دنیا....
و من
تمام کربلا های رفته ام را
به دعای تو مدیونم
حضرت سریع الرضا
امام رىوف
حضرت انیس النفوس....
بسم الله...
هوالمحبوب.
بی سبب نیست
این همه شباهت های فامیلی
ارباب زاده ی ایرانی تبار
بی سبب نیست این همه دل بیقراریها و
دل تنگی ها...
بی سبب نیست اگر دل ما هم
چون شما
در کربلا جا مانده باشد و
ما اینچنین
بیدل زندگی میکنیم...
میلادت مبارک حضرت ارباب زاده
میلادت مبارک دل تمام ایرانیان و جهانیان...
بسم الله...
هوالمعشوق.
1.
رسمه برای تولد رفتن
دست خالی نمیرن
من هم دست خالی نیامده ام
کوله باری پر از گناه و
چشمی پر از اشک و
دلی پر از آه آورده ام
پناهم میدهی
حضرت ارباب...
بسم الله...
هوالمعشوق.
شعبان که از راه میرسد
دوباره تمام امید های دلت زنده میشود
دوباره هوای عاشقی
دواره بهانه ی یار...
دوباره نگاه ارباب و
عنایت سقا
دوباره دلت را بیمه ی علی اکبرش میکنی
تا روزی تمام وجودت را
تقدیم مولود نیمه ی شعبان کنی.
روزی که دیر نیست
او می آید و
دوباره تمام امید های دلت زنده میشود.
جان بر کف و اشاره ی جانانم آرزوست
جانان هرآنچه می طلبد، آنم آرزوست
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم
تا باز جان دهم به رهش، جانم آرزوست
بسم الله...
هوالقاىم.
یا صاحب الزمان (عج)
چشمانم از دیدنت کورند
اما
در قلبم خانه داری
و من
هر روز به شوق دیدنت
به خانه ی قلبم سر میزنم.
گویند امام هر عصر، بابای آن زمان است
روز پدر مبارک، بابای مهربانم...
بسم الله...
هوالعلی.
کسی چه میداند
شاید به برکت مولود کعبه باشد
اینکه خدا آغوش گشوده و
عاشقانش را
در خانه ی خویش پذیرفته است.
یا شاید به شکرانه میلاد
همان که کعبه به خاطرش سینه چاک داده است
بندگانش را به میهمانی پذیرفته
تا سه روز
در خانه اش
شکر این نعمت الهی را
به جا آورند.
یاعلی جانم
نام تو روی لبم اصل عبادت باشد
داىم الذکر توام، از جملاتم پیداست...