بسم الله...
هوالمحبـــوب ...
در دلم
شادیِ خانہ ے پیامبر را تصور میکنم
وقتی خدا به او کوثر عطا کرد
شادیِ خانہ ے حیدر را تصور میکنم
وقتے تو عروسِ خانہ اش شدے ...
در دلم
تمامِ روزهاے خوبِ کنارِ علی بودنت را
مرور میکنم
این روزها اما ...
نه حــالِ تـــو روبراه است و
نه حــالِ دل علـی (ع)
این روزها
غـــمِ خانہ ے بـدون مــــادر
غــمِ خانه ے بـدونِ فـــاطمه
تصور کردنی نیست ...
بسم الله ...
هوالمحبـوب .
باید بارِ سفر ببندیم
براے تسلی دلِ عاشقِ بیقراری که
این روزها
معشوق اش را
در بسترِ بیمارے
پرستاری میکند.
فاطمیه که میرسد
باید هوای قلبِ علی را داشت
که این روزها
به جز فاطمه
کسی را ندارد ...
بسم الله ...
هوالمعشــوق.
کم کم داشتم نا امید میشم
از تمامِ امیــدهایی که توے هر سفر
تو کوله بارم گذاشته بودم
تا تحتُ القبہ
سرزمین آرزوها
محل استجابت دعا ها
تحــویلِ تــو بدم
کم کم داشتم رو سیاه میشدم
پیش همه اونایی که با یه دنیا امید و
با کلی حسرت
به من روسیاه تر از همه
التماس دعا میگفتن
کم کم توی دلم داشت خالی میشد
که ارباب
من بدم
اما توی کوله بارم پره از امید هایی که
چشمشون به دعای تحت القبه ے توئه
مگه میشه اینجا دعا کرد و مستجاب نشه
تو که شاهدی من اینجا هیچ وقت چیزی برای خودم نخواستم
جز یه زیارت دوباره ...
...
ته دلم اما
به تو قرص بود
ارباب هوای نوکرش را دارد
حالا
بیشتر دعاهای تحت قبه م
مستجاب شده
وقتی شنیدم
جفتشون
صحیح و سالم
به فضل خدا
به لطف شما
بچه هاشون رو بغل گرفتن
الحمدلله ....
بسم الله ...
هوالمعبود.
اسمت رو صدا میزنم
خــدا
جوابم و میدی و
دستام و میگیری
نه
تو جواب من و نمیدی
این منم که بعد سالها انتظارِ تو
بعد سالها مهربونی و
به پای من نشستن
اومدم سمتت و
جوابت رو میدم
و تو انقدر بزرگ و بخشنده اے
که اینهمه سال دوری و غفلت رو
به روی من نمیاری ...
راستی چقدر خوبه معشوق خدا بودن
معشوق کسی که خودش همه کاره عالمه
همه زمین و زمان رو رام و تسخیرش میکنی
و نه فقط خودت
که میخوای
همه زمین و زمان
عاشقش بشن و
ستایشش کنن
درست مثلِ سرور و سالار ما محمدﷺ
چه عشق قشنگیه
انقدر که دیگه
نمیشه عاشق رو از معشوق تشخیص داد
انفدر که همه چی بین شما رنگ و بوی خدا گرفته
رنگ و بوے تـــو
چه عشق قشنگییه
اون عشقی که فقط دوست داشتن باشه و پرستیدن
نه ترس جدایی و دلهره ے دلشکستن
خدایا عاشقم کن
عاشقِ خودت
من به تو پنـــاه آوردم.
بسم الله...
هوالمعبود.
عصر روز جمعه
مسجدی زیبا و بزرگ
در شلوغ ترین نقطه شهر
مسجد اما
خلوت و خالی از نمازگزار
رهگذران
با شنیدن صدای اذان
یکی یکی وارد مسجد شدند اما
خبری از نماز جماعت نبود
هر کدام
در یک سمت مسجد
نماز فرادی میخواندند...
همانجا بود که به خودم آمدم و
زیبایی صفوف پیوسته و به هم فشرده نماز جماعت را
از نگاه تو دیدم
درست مثلِ پدر و مادری که
دوست دارند
تمام فرزندانشان دور هم جمع بشنوند و
با هم باشند
تو هم
از کنار هم بودن مومنین
در صفوف فشرده نماز جماعت
اینگونه لذت میبری
برای همین است که
ایننهمه ثواب و خیر و برکت
خرجِ نمازهای جماعت کرده ای
ولو نماز جماعتی دو نفره .
برای تو
مهم
همین با هم بودن و
کنار هم بودن است....
راستی
در بین شلوغی شهر
درِ خــانه ے تـو
تنها دری است که همیشه به روی همه باز است و
تنها خانه ایستــ که
غرق در آرامش و امنیت است
انگار در خانه ات همه را به آغــوش کشیده ای ...
بسم الله...
هوالمعبود.
به تو فڪر میکنم
به بخشش ات در عینِ بزرگی
به مهربانی ات در عینِ اقتدار
به صلابت ات در عین دلرحمی
به تو فکر میکنم
به عشقی که تمامِ وجودت از آن سرشار است
عشقی که خودت
بارها و بارها به زبان آورده ای
«اگر بندگانم میدانسنتند من چقدر دوستشان دارند
از شدتِ این اشتیاق میمردند»...
و اگر نبود این عشق
و اگر تو اینگونه عاشق نبودی
کِی راهِ بازگشت به آغوشت
بعد از هر خطا
بعد از هر دلشکستن
بعد از هر آزار
اینگونه راحــت و همـــوار بود...
آغـــوشی که چنان
بنده ات را در آن پنـــاه میدهی که انگار
به جز عشق و معرفت و دلدادگی
هیچ چیز بینتان نبوده است ...
و اگر نبود این عشق
و اگر تو این گونه عاشق نبودی ....
وای به حالِ من و این دل
که دلِ خدای عاشقی چون تو را شکستیم و
از دوست داشتنت سوء استفاده کردیم و
به یادت نبودیم .
افسوس که چه روزهایی که در فـراق تو ،
در غفلتِ من سپری شد...
آرے عشق
همان سرمنشأ هستی است
دلیلِ بخشش و چشم پوشی عاشق است
و اگر نبود این عشق
و اگر تو اینگونه عاشق نبودی ....
بسم الله...
هوالمحبوب.
مبگفت
اربعین که از کربلا میاید
سعی کنید اولین فرصت
برید زیارت امام رضا
امام رضا زائر هایی که تازه از کربلا اومدن و
یه جور دیگه دوست داره
تا وارد حرمش میشی
میگه بوے ڪربلا اومد ...
بسم الله...
هوالمعشوق
روایت سوم : تاول
وقتی داشت تاول پای زائرها را درمان و پانسمان میکرد
زیرِ لب آروم آروم با اربابش نجوایی کرد
این شاید زیباترین نجــوا بود
وقتی توی موکب جمکران
موکبی که به نام امام زمانه
با دستات مرهم رو زخم پاهای زائر امام حسین بزاری و
همزمان زیر لب با مولات نجوا کنی و
همزمان
امام زمان و امام حسین علیه السلام
نگات کنن و
ازت راضی باشن...
مگه میشه نجوا از این زییاتر ...؟
مگه میشه به این نجوا جواب ندن ؟