نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم


♥ اَلسَّلامُ عَلیــکَ یــا بَـقیـَــهَ الله فی اَرضِــه ♥

از خـــدا
فقــــط تــــو
برای زمیـــن
باقــــی مانـــده ای
بـرگـــــرد ...

بایگانی

۱۵۴ مطلب با موضوع «دلنوشته های محبــوب» ثبت شده است

ای بهترین فاطمه ها بعد فاطمه...

بسم الله...

هوالمحبوب.


در زیارت حرمت 

بغض عجیبی نهفته 

آنهمه محبت و مهربانی را

آنهمه زاىر و زیبایی را

بارگاهی پر از روشنایی را 

 که میبینی،  زیر لب با خودت میگویی:

کاش مادرمان هم حرم داشت...

و اگر پنهان نبودی و حرم داشتی مادر 

آه مادر... 

چه اشک ها که در آغوش مادرانه ات

میریختیم و آراااام میشدیم.

****

میلادت مبارک بانو

بانوی خوبی و مهر... 

    شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید

         طاقت نداشت تا به قیامت بایستد... 


دوباره دست امیری طناب را حس کرد....

بسم الله...

هوالمحبوب.


غریب مدینه 

شیخ الاىمه 

حضرت صادق (علیه السلام)

انگار مادری بودن رسم تمام شما اىمه بقیع است

وقتی که روضه ات

تکرار قصه ی کوچه و آتش و در میشود....

و ما تمام زندگیمان را به شما مدیونیم 

 شیعه بودنمان را

 روضه های حضرت ارباب را

و اشکی که در روضه میریزیم و

دلهایمان آرام  میگیرد...

آری 

تمام هستی مان را مدیون شماییم. 

 ان شاالله 

به زودی در صحن و سرایتان

مجلس روضه میگیریم

آقا جان.


مادری بودی و

 فهمیدی که در کوچه چه شد 

بی سبب نیست که قبرِ تو کنار ِحسن است...


ما بقیع را میسازیم...

بسم الله...

هوالمحبوب.


برای همه ی خستگی ها و بیقراری هایت

چه پناهی بهتر و 

امن تر و

مهربانتر از آغوش مادر؟ 

گاهی تو را عجیب کم می آورم

وقتی به مزار پنهان و 

مخفی از چشمان کورم فکر میکنم

کم می آورم و میگویم

اصلا حرم و گنبد و گلدسته هم نمیخواهد

اصلا کبوتر و چراغ و فانوس هم نباشد. 

مادر، 

کاش دلم فقط به تکه سنگی خوش بود 

که میدانستم 

مزار توست... 

و چه دردی دارد گمنامی 

وقتی که نمیتوانی مزار مادرت را،

حتی نگاه کنی 

در آغوش گرفتن و گریستن و آرام شدن 

پیشکش....


او حیدر است زنده و جاوید تا ابد...

بسم الله...

هوالمحبوب.


گفت عظمت شب قدر 

گره خورده به نام حضرت فاطمه زهرا سلام الله 

شب قدر 

شب رسیدن به آرزوهاست

مثل علی (ع) که به فاطمه (س)

مثل ما که به شما

مایی که از امروز یتیم شده ایم

درست مثل بچه های کوفه

بیا تا بیشتر از این یتیم نمانیم 

آقای خوبم.

    اللهم عجل لولیک الفرج... 



دلی که کرده هوایت...

بسم الله...

هوالعلی.


روز آخر بود 

از حرم برگشت 

دلش غذای حضرتی میخواست 

اما بهش گفتن باید فیش داشته باشی

باید زود برمیگشت تا از کاروان جانمونه

قرار بود بعد از نهار حرکت کنند.

    ***

رستوران هتل ؛

یکی از زاىرهای 

غذای حضرتی گرفته بود و بین همه

پخش میکرد.

  ***

مگه میشه زاىر علی (علیه السلام) 

چیزی بخواد و بهش ندن... 

  دلم هوای نجف دارد

    هوای شما را 

      مولای مهربانم 


خبر دهید به زخم التیام آمده است...

بسم الله... 

هوالمحبوب.

 

      گرچه خلق است نگاهش به تماشای حسین

                    خود ارباب گرفتار نگاه حسن است.... 



همیشه اولین احساس 

شیرین و به یادماندنی تر است

مثل اولین حس مادر شدن

اولین حس پدر بودن...

امشب به شادی دل حضرت زهرا و علی علیه السلام 

دلهایمان شاد است 

و چشم انتظار

چشم انتظار مهدی موعود (عجل الله) 

برای ساختن بقیع

برای دل باختن در صحن و سرای کرامتت.

مولای مهربانم

به یمن قدوم مبارکت 

همه شوق است 

همه شور است 

همه امید است 

در جان عاشقم... 

     ***

با پای دلم تا کنار بقیع که می آیم 

حسرت گره خوردن انگشتانم 

در حلقه های ضریحتان در این شب نورانی 

جانم را آتش میزند اما 

شما کریمی و مهمان نواز 

از همین راه دور 

آرام میکنی جان عاشق بیقرارت را.... 

خوش آمدی به دنیای دل بیقرارم 

جلوه ی زیبایی و عشق

حضرت کریم میهمان نواز 

حضرت حسن....  (ع)

        خود حسن، چهره حسن،  چشم دلاراش حسن

                  گو به لیلی شب دیوانه شدن می آید.... 


عاشقی وفادار...

بسم الله... 

هوالمحبوب. 


زن باید عاشق باشد و وفادار 

مرد از او عاشق تر

از او وفا دارتر 

وقتی زنی قبل از همه باورت کند 

قبل از همه به تو ایمان بیاورد 

باید که به پایش ماند 

و همیشه به یادش بود 

باید که بشود مادر حضرت زهرا سلام الله 

مادر همه ی مومنان... 

یاوه گویانی که پیامبر رحمت را 

به چند همسری اش طعنه میزنند 

خوب بدانند 

که در بهشت 

تنها خدیجه سلام الله علیها

 کنار رسول خدا خواهد بود و دیگر زنان

کنیزی او را خواهند کرد.

این است پاداش عشق واقعی یک زن 

باید وفادار بود و چشم بر همه بست 

به احترام او

به احترام خدیجه...

    باعشق، با احساس،با لبخند،با اشک

          بر جای زخم سنگ هایش دوا بودی... 


❤ حضرت احلی من العسل ❤

بسم الله...

هوالمحبوب. 


    تو نگفته 

       همه ی درد مرا میدانی.... 



دست خالی آورده ام

رسم گدایی همین است 

وقتی دستی را به پیشگاه کریمی دراز میکنی 

هر چه خالی تر 

بهتر

ما آشنای قدیمی همین دریم 

 دست خالی ردمان نکن

هر چند ما روسیاه و بدیم...

     ****

میلادت مبارک 

حضرت کریم 

حضرت کریم زاده 

میلادت 

احلی من العسل برای ما... 


  این کریمان با نگاه خود گره وا میکنند

            زودتر از گفتن حاجت گره وا میکنند...


خلصنی یا رب...

بسم الله...

هو المحبوب.


  سر ز پا نشناختن در راه عشقت، عیب نیست

      قدر و قیمت آن سری دارد ک خاک پای توست ...


کاظمین 

یه گوشه ای کنج حرم 

وای میستم و سلام میدم

السلام علیک 

یا جداه

یا من اختاره الله...

اینجا دیگه 

نه نیاز به معرفی هست

نه عرض حاجت.

نه غریبگی میکنی

نه غم به دلت راه داره 

توی خونه ی خودت

کنار مولات، بزرگترت 

دیگه غریبگی کردن نداره

دیگه غمی نمیمونه که به دلت....

دیگه نیازی نیس حرفی بزنی

چیزی بخوای.

اینجا فقط باید بگی 

السلام علیک یا جداه

هنوز از باب المراد بیرون نرفته 

حاجتت رو میدن...

****

روبروی ضریح

کنار زاىرهای مجاور حرم نشسته بودم

با بغض

با زبون بی زبونی به یکیشون گفتم

ٱنا جدی موسی ابن جعفر (علیه السلام) 

تمام صورتم رو غرق بوسه کرد...

****

شما اسیر بند دشمن و ما

اسیر نفس اماره ایم

 امشب برای ما هم خلصنا من النار زمزمه کن

 خلاصی از دنیایی

  که وجودمان را  به آتش کشیده است.  



بانو رسیده بود به ساعات آخرش...

بسم الله...

هوالمعشوق.


گفته بود بسترش را 

به زیر آفتاب پهن کنند

لحظات آخرش بود 

میخواست مثل حسین اش

مجروح و تشنه لب شهید بشود،

زینبی که ظهر عاشورا 

همانجا روی تل جان داد.

زینبی که بعد از عاشورا 

روزی هزار بار با خاطرات کربلا

و از غم دوری برادرش شهید شد.

حالا وقتش رسیده که بعد از یکسال جدایی

به وصال معشوق اش برسد...

   حسین جان؛

       جان میدهم به بستر مرگم در آفتاب

                مثل تن به خاک بیابان رهای تو....