نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم


♥ اَلسَّلامُ عَلیــکَ یــا بَـقیـَــهَ الله فی اَرضِــه ♥

از خـــدا
فقــــط تــــو
برای زمیـــن
باقــــی مانـــده ای
بـرگـــــرد ...

بایگانی

۱۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

فریاد رس این دل دیوانه تویی...تو

بسم الله... 

 هوالمعبود.


آنکس که تو را دارد 

چه کم دارد؟ 

مهربان خدای عاشقم

دستم بگیر و 

هرگز رهایم مکن

منی که به تو محتاج ام

محتاج تر از همیشه... 

   مرغ دل ما را که به کس رام نگردد

        آرام تویی، دام تویی، دانه تویی... تو


دلِ من به شوقِ رویت خبر از جهان ندارد...

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

عالم فدای تشنگی حنجرت، حسین...

بسم الله...

هو المعشوق.


         میخواستم بنویسم که چہ شد لایق دیدار شدم

                  سنجیدم و دیدم کہ فقط مایہ ی آزار شدم...


1.

به لطف وجودش 

دور تا دور حرمت را طواف کردیم...

کل کربلایت را زیر و رو کردیم...

دیدیم 

دیدیم 

دیدیم و تماشایت کردیم 

تمام مسیر هایی که کاروان زن ها و کودکانت را

 بعد از غروب عاشورا....

به لطف وجود زنی که کاروانش را گم کرده بود و

غریبانه و گریان در اطراف حرم 

سراغ بین الحرمین را میگرفت... 

میگفت فقط بین الحرمین را نشان بدهید 

هتل را پیدا میکنم 

اما... 

تمام اطراف هر دو حرم را

 با او جستجو کردیم و نشد... 

در تمام طول مسیر به فکر بچه هایی

 بودم که در آن بیابان تاریک 

خسته، گرسنه، تشنه 

با وحشت از دشمن 

داغدیده و مصیبت زده.... 

در تمام طول مسیر گریه میکرد

میگفت: زاىر خوبی نبوده ام

امام حسین جوابم را نمیدهد.

در تمام طول مسیر میگفتم :

امام حسین هوای زاىرانش را دارد

امام حسین هوای زاىرانش را....


ما را تو سپردی به دستان ابالفضل (ع)

بسم الله...

هوالمحبوب...


      این کشتی حسین (ع) که ما را سوار کرد

                 ما را پیاده کرد سر سفره ی شما.... 


1.

گفت وقتی مهمان از راه دور 

از بلاد غریب به دیدن کسی میآید

پسر بزرگتر 

یا فردی از خانواده را به استقبالش میفرستند.

راست میگفت

از بین علی اکبرش (ع) و عباس (ع)

عباسش را به استقبالمان.... 

2.

میهمان سفره ی سقای با وفا که میشوی

نه میگذارد گرسنه بمانی 

و نه میگذارد تشنه بمانی 

هرچقدر هم بخواهی به نشانه ادب

گرسنه و تشنه به زیارت اربابت بروی

مگر عباس (ع) میگذارد؟

آخر تو را به او سپره است حضرت معشوق.

3.

گفته بودید هرجا روضه ی حضرتش باشد

شما هم آنجایید

در حرم سقا

مدام با خودش روضه عمویتان را میخواند

مدام میگفت 

روضه ی عباس میخوانم بیا...

چشمی که در کربلا 

در روضه حضرت عباس (ع)

 شما را نبیند کور است...