نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم


♥ اَلسَّلامُ عَلیــکَ یــا بَـقیـَــهَ الله فی اَرضِــه ♥

از خـــدا
فقــــط تــــو
برای زمیـــن
باقــــی مانـــده ای
بـرگـــــرد ...

بایگانی

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

چقدر غریبی رو زمین ...

بسم الله...

هوالعلی .

 

چقدر دلم میخواست ایام فاطمیه 

کنارت باشم

صاحب عزاے اصلی 

تمامِ شبهاے روضه 

خودم را روبروی ایوان طلایت تصور کردم

و با تو براے عشق از دست دادنت گریه کردم

 

چقدر عشق از دست دادن سخت است 

چقدر دلتنگی سخت است

چقدر غربت سخت است

 

چه میکنی بی‌فاطمه

اے مظلومِ تاریخ

چه میکنی بی ‌یار

چه میکنی بی یاور 

چه میگویی با چاه 

که قلب ات از غصه نمیمیرد ؟؟

 

😭💔

بگو چه شد که من انقدر دوستت دارم

بسم الله...

هوالمعشوق.

 

بار آخری کہ اومدم حرمت 

با دل آروم 

با حال خوب

وقتی بعد چند سال سختی کشیدن

بالاخره براے یه مدت کوتاه هم کہ شده 

طعم یه زندگی شیرین و چشیدم 

وقتی بعد چند روز،

بالاخره به کربلا رسیدم و قبل اومدن سمت ضریح

نشستم تو حرم و یه دل سیر باهات حرف زدم و گریه کردم و

چشم دوختم به گنبد و پرچمت ...

درست همون موقع 

همون لحظه ها 

همون وقت بود که فهمیدم هیچی با ارزش تر از تو برام تو دنیا نیست

که هر دوری و سختی و میتونم تحمل کنم 

اما حتی تصور دوری از تو برام زجر آوره 

نمیدونم چرا 

انگار به دلم افتاده بود 

فقط بهت التماس میکردم نکنه بار آخرم باشه 

نکنه دیگه راهم ندی 

ارباب نکنه بگی حاجتم و دادی

برو دیگه نیا 

من و اینجوری نشناسی 

من بدون تو میمیرما ...

 

یادته چقدر بهت التماس کردم 

چقدر اصرار کردم نکنه دیگه راهم ندی 

 

 

حالا من دردهام رو به چه امیدی تحمل کنم 

اگه حرم تو نباشه

 

منی که  هر نفسم اسم ت و گفتم

نکنه یه روزی از چشات بیفتم

 

 

ارباب

نکنه دعاهام بی جواب بمونه 

نکنه دیگه راهم ندی 

نکنه جدی جدی راه کربلا روی من بسته بمونه

رو منی که فقط تو رو دارم

 

ارباب

اینکه دلتنگ تو ام اقرلر میخواهد مگر ؟

😔💔

 

مادرم فاطمه

بسم الله .

هوالمحبوب ...

 

بعضی درد ها 

هیچ وقت خوب نمیشوند

بعضی روضه ها 

روضه‌ے مصورند 

در این شبهاے بدحالی تو

در این روزهاے بیقراری من

هیچ چیز این حالِ آشوب را 

آرام نمیکند 

فقط باید برایت مُرد مادر 

فقط باید برایت جان داد 

 

 

با تمامِ دردهایم

به احترامِ تمــام دردهایت ،

باید برایت بمیرم مادر

در روضہ 

در آغوشِ خودت ...

من ڪہ مردم بگو شهیدِ توام ...

 

خانہ‌ے بی‌فاطمه ...

بسم الله .

و هوالمحبوب ...


در دلم 
شادیِ خانہ ے #پیامبر را تصور میڪنم
وقتی خدا به او #کوثر عطا کرد
شادیِ خانہ ے #حیدر را تصور میڪنم
وقتے تو عروسِ خانہ اش شدے ...
وقتے براے اولین بار مادر شدے 
و او مثلِ پروانہ دورِ تو میچرخید
در دلم 
تمامِ روزهاے خوبِ ڪنارِ علی بودنت را 
مرور میڪنم
لب هایی ڪہ روزے هر روزشان لبخند بود
خانہ اے ڪہ خانہ‌ے #عشق و #امید بود ...

 

 

این روزها اما ...
نه حــالِ تـو روبراه است و
نه حـالِ دل علـی 
این روزها 
غـــمِ خانہ ے بـدون مــــادر
غــمِ خانه ے بـدونِ فـــاطمه 
تصور ڪردنی نیست ...

 

با این حال علی‌ التماس‌ات میکند
#اگر_میتوانی_بمانی_بمان

😭💔