نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم

یا مهدی؛ کاش این قلم نشانی تو را مینوشت نه در به دری مرا .....

نون والقلم


♥ اَلسَّلامُ عَلیــکَ یــا بَـقیـَــهَ الله فی اَرضِــه ♥

از خـــدا
فقــــط تــــو
برای زمیـــن
باقــــی مانـــده ای
بـرگـــــرد ...

بایگانی

۱۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

هشت

بسم الله...

هوالمعبود.


امسال اولین سال بود 

که با تمام وجودم 

دلم حج خواست

وقتی شنیدم زائرا دارن میرن 

و دو تا زائر هم از آشناهای ما بودن

دلم طاقت نیاورد

رفتم برای خداحافظی. 

امسال عجیب دلم هوای حج داشت

هوای مکه 

هوای مدینه ...

موقع خداحافظی،

اشکم درومد 

گفتم ان شاءالله تو مدینه من و ببینید 

من و یاد کنید 

من سه بار تو کربلا تصویرتون و دیدم.


اون لحظه ای که دلم شکست 

که اشکم جاری شد 

تو خیالمم فکر نمیکردم 

تو من و ببری کربلا 

جایی که خودت گفتی روز عرفه

اول به حاجیای صحرای کربلا نگاه میکنی و 

بعد به حاجیای خودت 

به صحرای عرفات ...


حالا 

من خوشبخت تر از اون حاجی ام

که زائر کربلای حسین ات شدم


و هنوز،

باورم نمیشه 

اینهمــــه سعادت و 

که تـــو قسمتم کردی

ممنونتـــم خـــدا .

❤🙏 

هفت

بسم الله ...

هوالمعشوق.


تو این چند سال 

به خاطر نوع کارم 

به خاطر روابط با افراد مختلف 

خیلی آدم ها اومدن پیشم

خیلی ها که میخواستن از ایران برن

پناهنده بشن

اغلب کشور آلمان!

گاها کانادا

بعضی وقت ها به خودم میگم

انگار هیچ کشوری جز آلمان تو دنیا نیست


تعجب میکنم از آدمی که مضطره 

بیقراره 

سرگردونه 

و به جای امام حسین 

به بلاد کفر پناهنده میشه .


تو دلم بهشون میگم

پناهندگی خوبه 

اما پناه به خونه اهل بیت 

که پناه عالمن...


از خیال میام بیرون

هر جایی برید همین وضعه 

چرا میخواید خانواده تون رو ترک کنید


دوباره تو خیال خودم

منم یه روز میرم

خانواده که هیچی 

همه چیم و میدم 

پناهنده میشم

پناهنده ے کربلای تو 

ارباب.


پناهم میدی 

برای همیشه ؟؟


شش

بسم الله...

هوالمعشوق.


مثل هر بار 

مثل همیشه 

روزهای قبل اومدن 

قبل رسیدن به تو 

پرم از دلشوره ...


میرسم؟

نمیرسم 

چی میشه ؟

چی نمیشه ؟


میتونم خوب ببینمت 

خوب زیارت کنیم؟

یه جوری که ازم راضی باشی 

یه جوری که باز دعوتم کنی ...


نکنه زائر خوبی نباشه 

نکنه نشه 

نکنه نیام...


با خودم میگم این همه رفتی 

بازم باور نمیکنی ؟؟

بازم باور نمیکنی مهربونی اربابت و؟


حق بده باور نکنم 

بعد این همه تلخی 

بعد این همه سختی 

بعد این همه نامهربونی 


تو اومدی با من رفاقت کردی 

دل شکسته م و خریدی 

پناهم دادی 

منی که هیچ کسی و غیر خودت ندارم

تو اما 

هزاااار تا بهتر از من داری،

حق بده باورش سخته 

بین این همه آدم خوب 

یعنی منم دوباره راه میدی حرم ات ؟

اونم کِی 

عرفه 

وقتی که همه آرزو دارن کربلا باشن ...

                   *********

اما نه ...

با خودم میگویم ؛

آرام بگیر ای حال نامعلوم

ای دل بیقرار 

ارباب از تو بهتر زیاد دارد

اما 

شاید از تو بیچاره تر 

از تو بی پناه تر...

نه ...

سر به سجده میگذارم 

سجده ے شکر 

شکرِ داشتنِ تــو ...

الحمدلله الذی خلق الحسین علیه السلام.

💌❤

پنج

بسم الله.

هوالرئوف ...


روز میلاد حضرت معصومه؛ روضه امام جواد

دهه کرامت ، کاروان باب الحوائج جمکران...


تازه از کربلا اومده بود

ماه رمضون اونجا بود

با اینکه خودم ماه رجب اونجا بودم

اما خیلی دلم سوخته بود

خیلی دلم شکسته بود

مثلا مولودی بود اما 

انقدر گریه کردم که چشمام سرخ شده بود...

تولد امام رضا بود

تولد خواهرش حضرت معصومه...


۲.

کربلا خوبه با دعای امام رضا باشه

بعضی وقت ها 

خودت میدونی کجای روضه دلت شکست و 

کجا بهت برات دادن

دلم شکسته بود که نیومدم جشن میلادت

که نمیشه بیام مشهد

مثل همیشه رفتم قم 

مثل همیشه 

وقتی خیلیییی حالم بده 

میرم جمکران و 

تو آغوش امان زمان زار میزنم.


تو دلم گفتم پارسال تولدت اومدم

حاجتم و ندادی 

بعد به خودم نهیب زدم

پس این کربلاهایی که رفتی چی بود

خجالت کشیدم

پشیمون شدم


گفتم میشه از راه دور نگام کنی

ببین شکسته ام

ببین خسته ام

ببین دیگه طاقت ندارم



من میدونم

اگه جور شد

اگه قسمت شد

به دل شکسته ے من

به دعای تو 

به نگاه امام زمان بود

روضه امام الجواد

قم 

جمکران.....


و شما 

هیچ وقت دست خالی برم نگردوندید....


چهار

بسم الله ...

هوالمنجی.


۱. شب های قدر 

مثلِ همیشه 

تنها حاجتم فرج امام زمان بود


ته دلم گفتم

من برای شما دعا میکنم و

شما هم برای من 


دعای من که میدونم به درد نمیخوره

اما دعای شما ...

شما چقدر خوب دعا کردن بلدید

وقتی بهترین موقع سال کربلا قسمتم میشه

من یقین دارم

که دعای شما مستجاب شده 

یا صاحب الزمان...



۲. سامرا رفتن 

یه آرزوی همیشگیه 

که حتی اگه برآورده بشه و بتونم برم

قطعا در حد یک ساعت یا کمتر ...

سامرا بودن

سامرا موندن

خونه پدری امام زمان زندگی کردن

نفس کشیدن 

یه رویاست 

که باز هم دعای شماست

دعای شما 

که همه مدیونتونن و 

شما مدیونِ کسی نمیمونید...


۳. 

همینکه سامرا قسمتم شده بود بعد چند سال

خوشحال بودم اما

بار آخری که رفتم

ناراحت از اینکه چرا نشد بیشتر بمونم

گفتم یه کاری کنید زود به زود بیام

یه کاری کنید بیام و پیشتون بمونم

وحالا

چقدر زود اجابت شد 

این دعای همیشگی 

این دعای با تمام وجود من ...



سه

بسم الله ...

هوالمعشوق.


رفیق اونیه که هوای رفیق ش رو داشته باشه

ناراحتیش رو نبینه و 

دلِ شکسته ش رو بخره ...


درد خوبه 

اگه قرار باشه 

آخر همه ے دردهای دنیا 

آغوشِ تو باشه 


و مثلِ همیشه 

تو رفاقتت را ثابت کردی 

تو ثابت کردی 

خریدارِ دلِ شکسته اے

خریدارِ من

که هیچ کسی جز تو را ندارم ....


دو

بسم الله...

هوالمعشوق.


تحت القبه 

بهش گفتم ارباب 

یه کاری کن من زود به زود بیام حرمت

من فقط کنار تو خوبم

کنار تو آرومم

سالی دوبار کمه 

حداقل سالی سه بار ...


همه ے هفته هایی که از تلوزیون 

مخاطب خاص رو میبینم

کربلای تو رو میبینم

میگم ارباب

یه کاری کن منم هر هفته بیام کربلا

خودت یه راهی درست کن...


از ارباب هر چی بخوای بهت میده 

و پشیمونم که چرا تا الان کم خواستم

چرا به سالی یه بار کربلا رفتن راضی بودم

چرا فقط به اربعین راضی بودم ...



تو را باید هر روز و همیشه خواست

ارباب خوبم...


یک

بسم الله ...

هوالمعشوق.


۱. قبلِ رفتن 

به همه گفتم برم کربلا

حالم خوب میشه 

حالم خوب میشه و 

با همه دردها 

با همه سختی ها 

دوباره دستام و به زانوم میگیرم و شروع میکنم


رفتم که آروم بشم

که دلم قرار بگیره ...

اما نشد 

نذاشتن ...

و چه خوب شد که نذاشتن...



۲.

کربلا که بودم 

اعضای کاروان

هر کی میپرسید بار چندمته 

میگفم امسال بار اولمه 

دیگه از یه جایی به بعد 

به هیشکی نگفتم چندمین باره اومدم پیشت

از یه جایی به بعد 

خودم هم نشمردم

گفتم امسال اولین باره 

یعنی 

ان شاءالله ارباب بطلبه 

میخوام که زود به زود بیام ....